سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام

فردا می خواهیم برویم مدینه ساعت 10 دقیقه به 9.

امتحان پایان ترم دارم ساعت 7:30.

قرار بود پرواز ساعت 10:30 باشد ولی نشد.

در اول خیلی اصرار داشتم که نروم حج، به دو دلیل کذایی:1.هزینه زیاد می شود. 2.من که یک بار رفتم .بگذار بقیه بروند.

مامان می گفت که شاید تنها در خانه ماندن برایت سخت باشد،حسین می تواند به خوابگاه برود ولی تو اگر هم می توانستی نمی شد بمانی.

می گفتم امتحان های زهرا(دختر دایی) روز بعد از رفتن شما تمام می شود و می آید پیش من یا با هم می رویم خانه ی پدرجون. . .

این حرفا مامان رو به شک انداخت. گفت به مشاورتان بگو;اگر او پذیرفت بمان ولی مشاور عزیزمان با قاطعیت . . .

اصلا این حرف ها را ول کن همین الان مشاور عزیز تلفن کرد و گفت که واست غیبت موجه می زنیم و فردا دیگه نمی خواد بیای بعدا امتحان بده،اشکالی هم نداره . . .

بعد آن همه تکفیر من ، دعای شب رغائب خواهرم مستجاب شد.

 همین الان:وسط نوشتن همین پست


+ تاریخ دوشنبه 90/3/23ساعت 1:53 عصر نویسنده زینب ش | نظر
\